یاشیل وطن: طرح پیشنهاد همه پرسی و یا رفراندوم در کشورمان مسبوق به سابق است؛ در تاریخ انقلاب اسلامی نیز معمولا روسای جمهور و یا اطرافیانش در اواخر دوره ریاست جمهوری و بعضا در توجیه کم کاری هایشان پیشنهاد رفراندوم داده اند و روزنامه های حامی شان یک روز پس از آن با تیتر درشت رفراندوم، آن سخنان را بازتاب داده اند؛ چه آنکه محمدرضا خاتمی، دبیر وقت جبهه مشارکت در فروردین ۸۲ پیشنهاد برگزاری همه پرسی درباره لوایح دوگانه و اختیارات رئیس جمهوری را داد و یا محمود احمدی نژاد که در دوران ریاست جمهوری خود پیشنهاد همه پرسی درباره هدف مندی یارانه ها را داده بود.
در ابتدای انقلاب نیز و در بهار سال ۱۳۶۰ و به دنبال شدت گرفتن اختلافات میان بنیصدر و نخستوزیر شهید رجایی و نیز اختلاف میان وی و مجلس شورای اسلامی، بنی صدر با طرح «بن بست و رفراندم» میکوشید آنها را پلی برای رسیدن به اهدافش کند؛ از این رو چنین مطرح کرد که کشور به بن بست رسیده! و سالم ترین راه بدون بحران این است که همه موافقت کنند تا به مردم مراجعه کنیم و با رأی عمومی، آنچه باید بشود، بشود.
بنی صدر که آن روزها به شدت مورد حمایت مسعود رجوی قرار گرفته بود، به گمان اینکه توانستهاند به اندازه کافی در جامعه جو بدبینی و ناامیدی به وجود آورده و مردم را به سمت خود جذب کنند، پیشنهاد رفراندوم و مراجعه به آراء عمومی را میدهند و با حروف درشت در صفحه اول روزنامه انقلاب اسلامی ۳۰ اردیبهشت ۶۰ مینویسند:
«برای خروج از بن بست کنونی سالمترین راه بدون بحران این است که همه موافقت کنند به مردم مراجعه کنیم و با رأی عمومی آنچه باید بشود، بشود.»
پس از طرح این ادعا، روزنامههای زنجیرهای وارد ماجرا شدند و با حمایت همهجانبه از این پیشنهاد، چنین وانمود کردند که تنها راه نجات کشور از «بنبست»، مراجعه به آرای عمومی است.
اما یکی از واکنش ها را سید محمد خاتمی داشت.
خاتمی درباره ی این اظهارات بنی صدر می گوید: «احترام به افکار و آرای عمومی، گردن نهادن به قانون مورد قبول مردم است و هرگونه وسیلهسازی از افکار عمومی با ایجاد جو کاذب تبلیغاتی، پشت کردن به مردم و بی احترامی به آرای آنان است. طرح مسألهای به نام «بنبست» نیز چیزی جز یک هیاهو که به ایجاد جو، آنگاه سوء استفاده از احساسات مردم میانجامد، نیست»
خاتمی سپس در ارائه دلایل خود می نویسد: اولاً، بنبست در جایی است که ملاک مشترک برای رفع اختلاف و کشف حق و باطل وجود نداشته باشد؛ در حالی که قانون اساسی، این خونبهای گرانقدر شهیدان اسلام که به تصویب امت و تأیید امام رسیده است، در دست ماست.چرا ما به خود حق میدهیم که تمام ملت را در خود خلاصه شده ببینیم و اختلاف میان مسئولان رده بالا را اختلاف میان مردم به حساب آوریم و سختگیریهای غیرقانونی خود را به صورت یک «بنبست» معرفی کنیم و برای شکستن این بنبست موهوم بر روی قانون اساسی پل بزنیم؟!
خاتمی ادامه می دهد: ثانیاً، در ورای قانون، امام امت هست که مشروعیت قانون و مقامات قانونی نیز مرهون رهبری اسلامی اوست. رهبری که در نفسگیرترین تنگناها با موضعگیریهای قاطع خویش، انقلاب را به پیش رانده است و حضور او در صحنه، حتی به نیرومندترین قدرتهای شیطانی روزگار که تمام تلاش خویش را مصروف در بند نگه داشتن ایران میکردند، اجازه نداده است که برای این مردم و این انقلاب «بنبست» ایجاد کنند؛ چرا نتواند با اتکا به پشتیبانی بیدریغ این مردم، مشکلات این چنانی را که پارهای ان را «بنبست» به حساب میآورند، از سر راه بردارد؟!
حال دیدگاه آقای خاتمی خطاب به رئیس جمهور کنونی چیست؟ آیا همان دیداگاه را دارد و واکنش نشان خواهد داد؟؟!!
انتهای پیام/
https://www.yashilvatan.ir/?p=18262